تازيانه بر وحي

مقدمه

به دليل كتمان حوادث تلخ و رسواكننده هجوم به «بيت فاطمه عليهاالسلام» به دست تاريخ نويسانِ مكتب خلافت و محو اسناد تاريخي حاكي از ايراد «ضرب و جرح» به حضرت زهرا عليهاالسلام از صفحات كتب اهل سنّت، بازخواني ماجراي جانگداز سقط حضرت محسن عليه السلام نيازمند به كشف سرنخهاي پنهان و معدودي مي باشد كه بايستي از لابلاي انبوهي از اوراق، استخراج گردد. (1) چرا كه بخش عمده اي از مدارك تاريخي و اسناد مرتبط با سقط حضرت محسن عليه السلام با انگيزه پاكسازي صفحات تاريخ از يورش هوادارانِ ابوبكر به حضرت فاطمه عليهاالسلام دستخوش تحريف و كتمان گرديده است.

دستانِ خيانتگر تاريخنگارانِ مكتب خلافت، با به كارگيري دو شيوه، به ايجاد تحريف درباره نحوه درگذشت حضرت محسن عليه السلام دست يازيده اند.

شيوه يكم: انكار سقط حضرت محسن عليه السلام

شيوه دوم: كتمان حوادث سقط حضرت محسن عليه السلام

در اين شيوه، عليرغم اعتراف به سقط حضرت محسن عليه السلام، از بازگويي حوادث ناگواري كه به اين واقعه منجر گرديد، اجتناب مي شود و به عوامل تأثيرگذار در وقوع سقط، هيچ اشاره اي نميگردد.

سند شماره يك

ابن صباغ مالكي (متوفّاي 855) مي نويسد:

… و أنَّه كانَ سقْطاً. (11)

كه وي، بچه اي سقط شده بود.

سند شماره دو

صفّوري شافعي (متوفّاي 894) مي نويسد:

… و الْمحسنُ كانَ سقْطاً. (12)

و محسن، كودكي سقط شده بود.

جالب است كه وي در كتاب ديگرش به نام «المحاسن المجتمعۀ في الخلفاء الأربعه» (13) سقط شدن حضرت محسن عليه السلام را از كتاب «الإستيعاب» تأليف ابن عبدالبر (متوفّاي 463) نقل مينمايد؛ در حالي كه در چاپهاي فعلي از كتاب «الإستيعاب» نشاني از آن يافت نميگردد!؟

با بهره گيري از نقل ذيل، زمان حادثه را نيز ميتوان دريافت:

سند شماره سه

ابن بطريق (متوفّاي 600) مي نويسد:

و في رِوايۀٍ: أنَّ فاطمۀَ أسقَطَت بعد رسولِ اللهِ ذَكَراً كانَ سماه النَبِي و هو حملٌ محسناً. (14)

و در روايتي نقل شده است: فاطمه پس از [رحلت] رسول خدا، فرزند پسري را سقط نمود كه پيامبر وي را در حالي كه جنين بود محسن نامگذاري كرده بود.

كتماني شگفت انگيز

ابن ابي الحديد معتزلي (متوفّاي 656) از استادش ابو [يحيي] جعفر النقيب (متوفّاي قبل از 644) پرسيد:

… أروِي عنْك مايقُولُه قَوم:

«إنَّ فاطمۀَ روعت فَألْقَت الْمحسنَ» ؟

فَقالَ: لا تَرْوِه عنِّي و لا تَروِ عنِّي بطْلانَه … (15)

آيا از تو روايت كنم قول گروهي را كه مي گويند:

«فاطمه ترسانده شد، پس محسن را سقط نمود» ؟

او گفت: از